مروری بر سهم فلسطین در سینمای ایران
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۹۰۱۰۵۰
موضوع فلسطین، همواره سوژه ملتهبی برای سینمای ایران بوده که آثار درخوری در این حوزه تولید و برخی از آنها در حافظه بصری سینمادوستان ثبت شده است که در ادامه به مروری برخی از آنها خواهیم پرداخت.
به گزارش ایمنا، فلسطین مظلوم این روزها دیگر درد بزرگ جهان اسلام نیست بلکه به دغدغه اصلی بسیاری از مردم سراسر جهان تبدیل شده است که میبینند پارهتن جهان اسلام چگونه در برابر یوغ وحشی استعمار، اینچنین مردانه مبارزه کرده و جان خود را در مسیر آرمان، فدا میکند؛ مخابره گزارشهای بصری از میدان نبرد، خون مردم آزادیخواه در سراسر جهان را به جوش آورده است همچنانکه تا پیش از این، بخشی از این مجاهدتها و نقشهراه، با بیانی دراماتیک در آثار سینمایی به ثبت رسیده و برخی از آنها توانستند حتی در اکرانهایی جهانی، به موفقیتهای خوبی دست پیدا کنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
برخلاف آنچه که انتظار میرفت، دست سینمای ایران در موضوع فلسطین و مقاومت، چندان هم خالی نیست اما نکته قابلتوجه آنکه در این مسیر، نباید چندان به داشتههای گذشته دل خوش کرد چرا که این معادله، هر روز و با بسط دانش و فناوری لجستیک این مردم شریف، تغییر کرده و این الزام احساس میشود که فیلمهای تکنیکیتری با این محوریت به تولید برسد که طی آن، فلسطینی قدرتمند به تصویر کشیده شود.
در ادامه نگاهی خواهیم انداخت به مهمترین فیلمهایی که با محوریت فلسطین و جبهه مقاومت ساخته شده است.
سربشاید جالب باشد که مسعود کیمیایی در سال ۶۷ و با فیلم سرب، به نخستین کارگردان پس از انقلاب تبدیل شد که مستقیماً به موضوع فلسطین پرداخت.
این فیلم، داستان دانیال با بازی امین تارخ و مونس با بازی فریماه فرجامی است که میخواهند به ارض موعود بروند؛ اما با مخالفت سازمانی به نام هاگانا که یهودیان را بسیج میکند، روبرو میشوند. یعقوب، عموی دانیال بهدست اعضای هاگانا کشته میشود و دانیال و مونس که قاتل را شناختهاند، میگریزند. میرزا محسن، فرد متدینی که به کمک مقتول شتافته، بهعنوان قاتل دستگیر و به زندان افکنده میشود.
نوری برادر میرزا محسن که خبرنگار است، تصمیم دارد زن و شوهر یهودی را برای ادای شهادت به دادگاه ببرد. مونس و دانیال که مصمم هستند از مرز خارج شوند، از دست نوری و اعضای هاگانا میگریزند. نوری آنها را مییابد. زن میگریزد اما نوری دانیال را بهموقع به جلسه دادگاه میرساند. روبروی کاخ دادگستری، او خود را سپر تیری میکند که یکی از آدمکشها که در تعقیب آنها بودند، به سوی دانیال شلیک میکند.
آتش پنهانآتش پنهان به کارگردانی حبیب کاوش در سال ۱۳۶۹، از نخستین آثاری است که مستقیماً اشغال فلسطین را دستمایه خود قرار داده است.
ژاکوب، یهودی لبنانیالاصل، در یک مهمانی همراه تعدادی از نزدیکانش به دست گروهی که به لباس رزمندگان فلسطین درآمدهاند، کشته میشود. خواهر و دختر ژاکوب، سارا، از این حمله جان سالم بهدر میبرند. رزمندگان فلسطینی که درمییابند هدف اسرائیلیها از این ماجرا، برانگیختن افکار عمومی برای مبارزه با آنهاست، مسببان اصلی واقعه را افشا میکنند.
سارا پس از شرکت در یک عملیات ناموفق تروریستی علیه ابوخلیل و فرزندش ابوعلی، درمییابد که نامزد اسراییلیاش طراح و مجری توطئه قتل پدرش بوده است. نظامیان اسرائیلی برای مقابله، دست به اقدام تلافیجویانه میزنند و گروهی از رهبران فلسطینی از جمله ابوخلیل را دستگیر میکنند. بهدنبال این ماجرا، دو رزمنده فلسطینی در یک عملیات انتحاری، ستاد فرماندهی نیروهای اسرائیلی را منهدم میکنند.
بازماندهبازمانده را سیفالله داد در سال ۱۳۷۳ ساخت. این فیلم، یکی از نخستین فیلمهای استاندارد درباره فلسطین اشغالی است. داستان فیلم درباره زن و شوهر جوانی است که به همراه فرزند نوزادشان؛ فرحان در بیتالمقدس زندگی میکنند. وقتی صهیونیستها به قدس حمله میکنند، پدر و مادر فرحان را میکشند. یک خانواده یهودی مهاجر از لهستان، خانه آنها را اشغال میکند. به دلیل عقیم بودن زوج یهودی، آنها فرحان را به عنوان فرزند خود بزرگ میکنند.
اما مادربزرگ فرحان با نفوذ به خانه تحت اشغال، به عنوان پرستار بچه، مبارزهای را برای حفاظت و بازپسگیری نوهاش آغاز میکند. در نهایت مادربزرگ با پیوستن به یک گروه انقلابی در نقش یک مبارز سیاسی ظاهر میشود. او با انجام عملیاتی خطرناک، قطار حامل اشغالگران صهیونیست را منفجر میکند و نوه خود را از غاصبان پس میگیرد.
هفت سنگعبدالرضا نواب صفوی در سال ۷۶، هفت سنگ را جلوی دوربین میبرد.
هفت سنگ، داستان دیوید پسر خاخام الیاس مشوه شمعون است که پس از سالها اقامت در هلند و پایان تحصیلاتش، برای زیارت و ملاقات با شخصی به نام شیخ کریم وارد فلسطین میشود. خاخام که قصد دارد پسرش را در الخلیل نگه دارد و برای آینده او در دستگاه حکومتی صهیونیستها امیدها دارد، دیوید را به مقامات معرفی میکند اما مأموران موساد که از مقاصد دیوید مطلع شدهاند، به دنبال او میروند.
قاعده بازینوابصفوی پس از ساخت هفتسنگ، بلافاصله فیلم قاعده بازی را به تولید میرساند.
در این فیلم، یک هواپیمای ۴۷۴ که از وین عازم تلآویو است، توسط نیروهای مبارز فلسطینی ربوده میشود و ۳۵۰ نفر مسافر آن به گروگان گرفته میشوند. دولت صهیونیستی برای استفاده تبلیغاتی، ترجیح میدهد که مسافران به نحوی از بین بروند و درصدد نقشهای برای انجام این برنامه برمیآید. مبارزان فلسطینی برای نجات جان مسافران در تلاش هستند تا نقشه صهیونیستها را خنثی کنند.
قناریقناری به کارگردانی جواد اردکانی، دیگر فیلم مهم این حوزه به شمار میرود. قناری درباره یک پسر خردسال فلسطینی است که دچار لکنت زبان است. یک کشیش مسیحی، قناری کوچکی را به او هدیه میدهد. به سفارش پدر، سیمون باید برای قناری خود محیطی آرام و کم سروصدا ایجاد کند تا قناری بتواند برایش آواز بخواند. تلاش این کودک برای یافتن محیط آرام، او را با مسائل مختلفی روبرو میکند. این فیلم، اکران عمومی نشد و تنها در چند جشنواره و همچنین تلویزیون به نمایش درآمد.
هیامکارگردانی هیام را محمد درمنش به عهده دارد. هیام، داستان یک دانشجوی مهندسی تبعه انگلیس است که برای ازدواج با دختری به نام هیام، از انگلیس به جنین در فلسطین اشغالی سفر میکند. مراسم ازدواج برگزار میشود. وقتی آن دو نفر قصد خروج از فلسطین را دارند، صهیونیستها به آنها حمله میکنند و شوهر هیام دستگیر میشود. در انتهای فیلم، هیام و شوهرش از دست صهیونیستها آزاد میشوند.
چشمان آبی زهراچشمان آبی زهرا به کارگردانی علی درخشی، سریالی است که یک نسخه سینمایی از روی آن تهیه شد. این فیلم درباره جستجوی یک گروه پزشکی اسرائیل در اردوگاههای فلسطینی برای یافتن یک کودک است تا چشمان او را به جای چشمان فرزند یکی از مقامات بلندپایه اسرائیل پیوند بزنند. فرزند اسرائیلی دارای معلولیتهای متفاوتی است. تئودور؛ کودک ناقصالخلقهای است که با دزدیدن چشمان زیبای یک کودک فلسطینی، بیناییاش را به دست میآورد.
پخش چشمان آبی زهرا در سالهای ابتدایی دهه ۸۰ واکنشهای متفاوتی را در پی داشت. از جمله آنکه در زمان نمایش نسخه سریالی این اثر از شبکه جهانی سحر، دریافت تصاویر این شبکه در فرانسه قطع شد.
راه نجاتاین فیلم، نخستین ساخته بلند سینمایی راما قویدل است. راه نجات، داستان مها، مربی مهربان و دلسوز پرورشگاه بهشت در غزه است. بین مها و بچههای پرورشگاه، ارتباط عاطفی عمیقی وجود دارد که لحظههای شیرینی را رقم میزند اما یک حادثه باعث میشود مها حافظهاش را از دست بدهد.
راما قویدل در این فیلم برای مطابقت جزئیات لوکیشن با مختصات بومی فضا و بستر مکانی وقوع داستان فیلم، از مشاوره عبدالله عبدالرحیم؛ فیلمساز جوان فلسطینی و ساکن غزه بهره گرفته است.
بیگانگانبیگانگان به کارگردانی عباس رافعی از دیگر محصولات سینمای ایران درباره مساله فلسطین است که درواقع برای مخاطب برونمرزی ساخته شده است. همه عوامل این فیلم به جز نویسنده و کارگردان، عرب هستند. این فیلم داستان جوانی به نام حسام است که عاشق دختری به نام لیلا میشود. آن دو قصد ازدواج با یکدیگر را دارند اما حمله صهیونیستها و آواره شدن ساکنان شهر باعث میشود که این دختر و پسر، یکدیگر را گم کنند. پس از گذشت مدت زمانی طولانی، این دو عاشق، در پیری، یکدیگر را پیدا میکنند.
زخم زیتونزخم زیتون، نخستین ساخته سینمایی محمدرضا آهنج، محصول سال ۱۳۸۳ است.
این فیلم، داستان زنی است که همسرش از مبارزان علیه اشغالگری اسرائیل است که با وجود مخالفت زن، نسبت به حضور مرد در جهاد علیه اسرائیلیها براثر اتفاقی مجبور میشود خودش نیز در جریان مبارزه قرار بگیرد و در این راه آنقدر پیش میرود که یک تصمیم غیرمنتظره میگیرد؛ تصمیمی که باعث تحول شخصیتی او و دیگران میشود.
شکارچی شنبهشکارچی شنبه به کارگردانی پرویز شیخطادی به ایدئولوژی صهیونیستها در تربیت فرزندانشان میپردازد. این فیلم داستان زندگی کودکی است که میان اقوام مختلف رفته و از هر یک از آنها، چیزی آموخته است. کودکی یتیم به اصرار پدربزرگش که یکی از سران صهیونیسم است، مدت یکماه از مادرش جدا میشود و تحت آموزشهای صهیونیستی قرار میگیرد. بعد از گذشت یکماه، کودک که حالا شستوشوی مغزی شده، به موجودی خشن، خطرناک و خونریز تبدیل میشود تا جایی که در پایان این فیلم، شاهد به قتل رسیدن پدربزرگ به دست کودک هستیم.
شیخطادی عنوان کرده که با بررسی متون و اندیشههای اسرائیلی و گفتوگو با یهودیان بیطرف توانسته به لایههای پنهان افراطیگریهای یهود دست پیدا کند.
فیلادلیفیلادلفی به کارگردانی عزتالله جامعی، درباره گروهی است که برای انجام فعالیت بشردوستانه تصمیم میگیرند تا آذوقه و وسایل پزشکی را به محاصرهشدگان غزه برسانند و برای رسیدن به این هدف، اقدام به حفر تونلی زیرزمینی میکنند.
منبع: ایرنا
کد خبر 696553منبع: ایمنا
کلیدواژه: اسرائیل جنبش جهاد اسلامی فلسطین شکارچی شنبه فلسطین سینمای مقاومت سینما فیلم سینمایی سینما ایران سینمای ایران سينما و فلسطين شهر شهروند کلانشهر مدیریت شهری کلانشهرهای جهان حقوق شهروندی نشاط اجتماعی فرهنگ شهروندی توسعه پایدار حکمرانی خوب اداره ارزان شهر شهرداری شهر خلاق سینمای ایران صهیونیست ها هفت سنگ
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۹۰۱۰۵۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۵ معلم از ۵ دهه ؛ از پرویز فنیزاده تا رضا عطاران
همشهری آنلاین: در دهه پنجاه مهمترین شمایل معلم پرویز فنیزاده در «رگبار» بود و در اواخر این دهه فرامرز قریبیان در «جنگ اطهر» نقش معلم انقلابی را ایفا کرد. شاید بتوان گفت تنها در دهه شصت تعداد قابل توجهی کاراکتر معلم به فیلمهای ایرانی راه پیدا کردند؛ از خسرو شکیبایی در فیلم «رابطه» تا هما روستا در فیلم «پرنده کوچک خوشبختی» و علی نصیریان در «جادههای سرد» و مجید مجیدی در فیلم «شنا در زمستان»، چند نمونه از پرداختن سینمای دهه شصت به شخصیتهای معلمند. از دهه هفتاد از تعداد فیلمهایی که معلمها در آنان نقش محوری ایفا میکردند، کاسته شد. آنچه پیش رو دارید مروری است بر ۵معلم بهیادماندنی سینمای ایران در طول ۵دهه.
دهه پنجاه؛ آقای حکمتی (پرویز فنیزاده در فیلم «رگبار»)
بهیادماندنیترین تصویر معلم در سینمای قبل از انقلاب که معمولا عنایتی به حرفه معلمی نشان نمیداد. در فیلم «رگبار» آقای حکمتی معلمی است که به محلهای در جنوب شهر آمده است. مدرسه مهمترین و محوریترین لوکیشن فیلم «رگبار» است و فیلمساز تصویری دقیق و پرجزئیات از فضای آموزشی مدارس در ابتدای دهه پنجاه ارائه میدهد. ادارهکردن کلاسی شلوغ با پسربچههایی شیطان مهمترین مشکل آقای حکمتی در نیمه اول فیلم است. فیلم با علاقهمندی آقای حکمتی به عاطفه، خواهر یکی از دانشآموزان، وارد فضایی عاطفی میشود و درنهایت هم با انتقال از مدرسه و ترک محله به پایان میرسد. معمولا به انبوه تمثیلها و استعارهها در فیلم «رگبار» اشاره میشود و آنچه کمتر به آن توجه شده، تصویر ملموس معلمی است که نمیخواهد تن به آنچه هست بدهد. آقای حکمتی یکی از ملموسترین غریبههایی است که نویسنده و کارگردان «رگبار» در طول دوران فعالیت هنریاش آفریده است.
دهه۶۰؛ بیژن امکانیان در «دبیرستان»
علی ناصری، معلم زیستشناسی در فیلم «دبیرستان» (۱۳۶۶) با ایفای نقش بیژن امکانیان، در دههای که تعداد زیادی از شخصیتهای سینمای ایران معلم بودند، به چند دلیل شاخص و بهیادماندنی است؛ معلمی که خود سابقه اعتیاد داشته و مثل بیشتر معلمهای سینمای ایران در دهه شصت آرمانگراست و میکوشد شاگردانش را از دام اعتیاد بیرون بکشد. فیلم بهعنوان ملودرامی تلخ، یکی از موفقترین آثار سینمای ایران در دهه شصت است که سال۶۶ سینماروهای زیادی را در شهرستانها جذب سینما کرد. شخصیت سمپاتیک معلم و نحوه برخورد و تعاملش با شاگردان و چهره بیژن امکانیان بهعنوان یکی از بازیگران مهم دهه شصت، تصویری از «دبیرستان» برای سینماروهای دهه شصت ساخت که دوستداشتنی و تأثیرگذار بود.
رامین پرچمی در «ضیافت»(۱۳۷۴)
رامین پرچمی در فیلم «ضیافت» تنها کسی از رفقای دبیرستانی است که از محلهاش نمیرود و نخستین نفری هم هست که به کافه ماطاووس میآید تا به عهدی که سالها پیش با رفقا بستهاند وفادار باشد. بین شخصیتهای فیلم «ضیافت»، رامین پرچمی معلم است؛ معلمی که سطح زندگیاش از همه رفقا پایینتر است و ازدواج نکرده و راز علاقهاش به منیر خواهر عبد(پارسا پیروزفر) را هم مکتوم نگاه داشته است. در فیلمی که فرصت کافی برای پرداختن به همه حاضران در کافه ماطاووس ندارد و از نیمه دوم بیشتر بر علی یزدانی (فریبرز عربنیا) و رامین (بهزاد خداویسی) متمرکز است، شخصیت رامین پرچمی بهعنوان معلمی شریف بیشتر در یادها میماند؛ معلمی که پاسدار رفاقت است و گذشته را فراموش نکرده است.
رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع»۱۳۸۹
تصویری طنز آمیز از معلم در فیلمی کمدی که پرفروش و پرتماشاگر از کار درآمد. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» تصویری از معلم در سینمای ایران به نمایش می گذارد که مسبوق به سابقه نبود.مدیر یک مدرسه دخترانه خصوصی با ورود آقایان به مدرسه خود شدیداً مخالف است، اما وقتی دبیر شیمی دانش آموزان المپیادی به علت زایمان، شش ماه مرخصی میگیرد، مجبور میشود تا یک دبیر جایگزین به دبیرستان بیاورد؛ ولی تلاش وی برای یافتن دبیر المپیاد زن در میانه سال تحصیلی بیفایده است و وی مجبور است یک مرد را به عنوان تنها گزینه بپذیرد تا از رقابت المپیاد جا نماند اما ورود این آقای معلم مجرد و بیدستوپا، و شیطنت دختران دانشآموز، و تجرد خانم مدیر جدی و بداخلاق که تا به حال خواستگاری نداشته، باعث ایجاد اتفاقات بسیار خنده داری میشود. دختران دانشآموز دست به یکی کرده و با کمک پدر یکی از دانش آموزان، اردویی را تدارک میبینند تا این دو مجرد میانسال را در روبهروی یکدیگر قرار دهند. رضا عطاران در «ورود آقایان ممنوع» یکی از بامزه ترین شخصیت های معلم سینمای ایران را ساخته است.